پیامبر آئین مانویت
تصویر مانی، پیامبر آیین مانوی

آیین مانوی، یک آیین کهن ایرانی و آمیزه‌ای از ادیان بودایی، زرتشتی، مسیحی و گنوسی به شمار می‌رود. این آیین را مانی، فیلسوف و نگارگر و شاعر ایرانی، بنیان نهاد. آیین مانی، در مدت کوتاهی در اغلب نقاط جهان گسترش یافت و تا سده‌ی سوم میلادی فراگیر بود.

با فراگیری آئین مانی در آسیای مرکزی، خاورمیانه، شمال آفریقا، هند، چین و اروپا، موبدان زرتشتی با مانی و آئین مانوی عناد ورزیدند و کلیسای کاتولیک او را مُلحد خواند. مسلمانان نیز بعدها او را تکفیر کردند. به این ترتیب، مانویت به‌عنوان یکی از ادیان ایرانی، به‌تدریج رو به فراموشی گذاشت.

محتوای این صفحه:
نمایش

مانی که بود و چه هدفی داشت؟

مانی فردی ایرانی بود که نَسَبش به اشکانیان می‌رسید. او خود را یکی از پیامبران آسمانی معرفی کرد که رسالت و مأموریت هدایت مردم، بر دوشش نهاده شده است.

مانی پیامبر، زاده‌ی ۲۱۶ میلادی بود و در شش‌سالگی به همراه پدرش به فرقه‌‌ی گنوسی مسیحی پیوست. در نتیجه‌ی پذیرش این فرقه‌ی عرفانی مسیحی، او زُهد و دوری از مادیات را پیشه کرد.

مانی ادعا می‌کرد که در سن ۱۲ و ۲۴ سالگی، فرشته‌ی خداوند بر او ظاهر گشته است. پس از این مشاهدات روحانی، او خود را «فارقلیط» (تسلی‌بخش و یاری‌دهنده) می‌نامید که پیش‌تر، عیسی مسیح بشارت ظهورش را داده بود. او به نام «پیامبر نقاش» نیز شهرت داشت.

به اعتقاد برخی کارشناسان ادیان باستانی، هدف مانی از ارائه‌ی آیین تلفیقیِ مانوی، اجتناب مردمان جهان از جنگ و تقابل‌های مذهبی بوده است. به اعتقاد مانی، در بطنِ تمام ادیان، باورهای مشترکی وجود دارند؛ برای مثال، باور به وجود آفریدگار جهان هستی و انجام کار نیک و دوری از بدی، خودداری از قتل و خونریزی و پایبندی به عهد و پیمان.

مانی از اهالی ایرانشهر بود

مانی خود را از اهالی «ایرانشهر» معرفی می‌کرد. در دوره ساسانی، افرادی که به باورهای فراقومی و فرامذهبی اعتقاد داشتند، خود را شهروندان ایرانشهر می‌خواندند. این همان مفهوم ایرانی‌گری است که از پایبندی به مجموعه‌ی ارزش‌ها و باورهای تداوم‌یافته در تاریخ، هویت، فرهنگ و مذهب ایرانیان پدید می‌آید.

دین مانی و آیین مانوی چیست؟

مبنای آیین مانوی بر «دوخداپرستی»، «دوخدایی» یا «ثنویت» قرار دارد. همانند بسیاری از ادیان، در این آیین نیز باور به خدایی مهربان و رحیم وجود دارد. مانی خدای خود را «نور» می‌نامید و باور داشت که در کنار خداوندِ نور، خدای ظلمت نیز به‌عنوان منشأ تاریکی و تمام ناپسندی‌ها وجود دارد.

در دین مانی، انسان دو بُعد خدایی (نور) و اهریمنی (تاریکی) دارد و از ترکیب این دو بُعد، آفریده شده است. بنابراین، انسان باید به بُعد نورانی خود توجه کند و بُعد مادی را به فراموشی بسپارد. در این باور، توجه به هنر، شکوفایی استعداد، مهر و محبت به دیگران، نوعی عبادت محسوب می‌شوند.

به اعتقاد مانی، در پایان جهان، نور بر ظلمت برتری می‌یابد. سرانجام، روح انسان که منشأ انوار خداست از بندِ جسم رها می‌شود و به سرزمین روشنایی باز می‌گردد. امروزه، آیین مانی پیروان چندانی ندارد؛ اما عرفان مسیحی و عرفان‌های اسلامی رایج از باورهای مانویان اثر گرفته‌اند.

با بررسی آیین مانوی درمی‌یابیم که اعتقادات مانی برگرفته از مجموعه‌ای از ادیان و باورهای کهن مذهبی بوده که عبارت‌اند از:

  • باور به دوخدایی یا ثنویت، از آیین زرتشتی و زروانی؛
  • باور به ظهور یک منجی، از دین مسیحیت؛
  • باور به تناسخ، از آیین بودایی.

مانویان یا دیناوران که بودند؟

مانویان پیروان مانی بودند که «دیناوران» نیز نامیده می‌شدند. آن‌ها به دو دسته تقسیم می‌شدند:

گروه اول: گزیدگان

واژه گزیدگان به افراد معدودی اطلاق می‌شد که نقش و رسالت آن‌ها، سفر به کشورها و مناطق مختلف به‌منظور تبلیغ آیین مانوی بود.

گروه دوم: نیوشایان

گروه نیوشایان عبارت بودند از طبقه‌ی عام جامعه که از پیروان مانی به شمار می‌آمدند.

جالب اینکه فرامین مانی برای هر کدام از این دو گروه، متفاوت بود. برای مثال، ازدواج و فرزندآوری و خوردن گوشت، برای برگزیدگان ممنوع بود. درحالی‌که نیوشایان می‌توانستند یک بار ازدواج کنند. همچنین، در صورتی که خودشان حیوانی را ذبح نکرده بودند، می‌توانستند گوشت آن را بخورند.

مانویان از طریق نوشتن آثار خود و ایجاد خلاقیت‌های هنری، موجب شدند هنرهای خوشنویسی، موسیقی، کتاب‌آرایی و نقاشی در عهد ساسانی گسترش یابند. همچنین، ازآنجاکه دیناوران مانوی در اشاعه‌ی آیین خود کوشا بودند، این امر موجب شکل‌گرفتن «ادبیات و خط مانوی» گردید.

پیروان مانی، این آثار ادبی را به زبان‌های پارسی میانه، پهلوی اشکانی، سغدی، ترکی اویغوری، قِبطی، یونانی و سریانی، بر روی پاپیروس یا چرم می‌نوشتند. سپس، با طرح و رنگ، آن‌ها را تزیین می‌کردند. کتاب مصورِ «ارژنگ» که نگارش آن به مانی نسبت داده می‌شود، نمود بارز هنر الهام گرفته از مانویت محسوب می‌گردد.

پیشینه آیین مانوی

تندیس شاپور ساسانی
بالاتنه تندیس شاپور یکم ساسانی

آئین مانوی در عهد ساسانیان، به ویژه در دوره‌ی شاپور یکم و هرمز، بسیار متداول بود. به استناد منابع تاریخی، مانی در زمان اردشیر بابکان و پیش از بر تخت نشستن شاپور یکم، ایران را ترک کرد و راهی هند و چین شد.

او پس از بازگشت، به دیدار شاپور یکم در دانشگاه باستانی «جُندی شاپور» رفت و دین خود را به او ارائه کرد. در آن دوران، دانشگاه جندی شاپور یا گندی شاپور یکی از مراکز مهم علم پزشکی و فلسفه و الهیات در خاورمیانه به شمار می‌رفت.

روحانیون زرتشتی با آیین مانوی مخالفت کردند؛ اما شاپور یکم به او اجازه داد که آیین خود را تبلیغ کند. بعدها، مانی کتابی با عنوان «شاپورگان» به نگارش درآورد و به شاپور یکم تقدیم کرد.

منشأ آیین مانوی

منشأ مانویت به منطقه‌ی «میان‌رودان» یا همان «بین‌النهرین» باز می‌گردد. پدر مانی «فاتک» یا «پاتیک» از اهالی نهاوند و ساکن شهر مدائن بود. در اسناد تاریخی آمده است که فاتیک مردی پرهیزکار و قناعت‌پیشه بود. او از «مَندائیان» یا «صابئیان» (پیروان یحیی تعمیددهنده) بود که جزو فرقه‌ی «گنوسی الخسائیه» محسوب می‌شدند.

مانی از باورهای پدرش و فرقه‌ی مزبور تأثیر پذیرفته بود. همچنین، او به‌دلیل الهاماتی که ادعا می‌کرد از فرشته‌ای به نام «توم» یا همزاد به او رسیده، از خوردن شراب و گوشت و معاشقه با زنان اجتناب می‌کرد. پس از سفر به هند، مانی باور به تناسخ را به سایر باورهای خود افزود.

تعلیمات و آموزه‌های مانوی

آیین مانوی ترکیبی از چند مذهب و عقیده‌ی مختلف است؛ شامل زرتشتی، زروانی، میترایی، مسیحی، گنوسی، مندایی، بودایی و جایینی. تعلیمات آن نیز ترکیبی از آموزه‌های این مذهب‌هاست. این آیین عرفانی بر پایه‌ی ریاضت نفس قرار دارد؛ یعنی تحمل سختی‌ها و ترک غریزه‌ها و انجام عبادت‌ها برای پاکسازی روح. بنابراین، همه‌ی جنبه‌های مبتنی بر اساطیر، سنت‌ها، آداب و تبیین‌های کلامی این ادیان در آیین مانوی رعایت می‌شود. به همین دلیل، در دوره‌های گذشته، رشد آن در جوامع مختلف دنیای متمدن بسیار سریع بوده است.

البته، بیشتر تعلیمات دین مانوی از ریشه‌ی گنوسی نشئت می‌گیرد. پیامبر مانویان یعنی مانی نیز مدتی در بین پیروان دین گنوسی به عبادت مشغول بوده است. در ادامه، با بررسی سه مقوله‌ی جهان‌بینی مانوی، احکام و آداب این دین و اعتقاد آنان درباره‌ی زندگی پس از مرگ، اطلاعاتمان را درخصوص تعلیمات آن بیشتر می‌کنیم:

جهان‌بینی مانوی

به عقیده‌ی مانی، جهان هستی بر دو پایه‌ی روشنایی و تاریکی قرار دارد و بر این اساس، خوبی و بدی دو اصل در جهان محسوب می‌شوند. در نهایت، این روشنایی است که با نور خود همه‌جا را در بر می‌گیرد و بر تاریکی یا بدی غلبه می‌کند.

طبق برخی منابع نیز مانی عقیده داشت که جهان مادی را اهریمن و جهان معنوی و روحانی را زروان (خدای روشنایی) آفریده است. به همین دلیل، جسم و ماده به‌طور مداوم با یکدیگر در ستیزند. به نظر مانی، بشر از طریق افزایش معرفت و شناخت و رسیدن به خودآگاهی می‌تواند خود را نجات دهد. چون پیوستگی روح بشر با ماده باعث می‌شود که او نتواند به شناخت واقعی خود برسد و در یک کلام، گمراه می‌شود؛ بنابراین، با خودآگاهی به این شناخت می‌رسد و بعد از مرگ، به سرای جاودانه‌ی نور یا بهشت روشن دست می‌یابد.

از طرفی، طبق باور مانویان، روح در اسارت ماده است و تمامی پدیده‌های طبیعت رگه‌ها و آثار نور الهی را در خود دارند. سپس، با پایان‌یافتن جهان، این رگه‌های نور پس از آزادشدن از اسارت ماده به ذات اصلی خود یا سرزمین روشنایی راه می‌یابند. درخور توجه است که زروان، خدای بزرگ یا خدای روشنایی، در جهان مادی به پنج شکل تجلی می‌یابد که عبارت‌اند از:

  • عقل، فهم، هوش، تفکر و تأمل.

طبق نظر پیروان دین مانوی، مسئولیت انسان آن است که به پاره‌های نور در وجود خود توجه کند. سپس، با پرهیز از بدی‌ها و تاریکی‌های جسم بتواند روح را که حاوی نور الهی است، از جسم آزاد کند. گفتنی است که این عقیده در میان بَرَهمَنان نیز شایع است. به نظر می‌رسد که مانی قبل از آغاز رسالت خود، ضمن معاشرت با مردم هند به این عقیده رسیده باشد. چون در آن زمان، سفری به هند داشته است.

احکام و آداب مانوی

در آئین مانی، احکام و آداب متعدد و متنوعی وجود داشتند که در زیر به آن‌ها می‌پردازیم:

  • در احکام مانوی دو نوع روزه متداول بود. در یک نوع روزه، دو روز کامل روزه ادامه می‌یافت. در نوع دیگر، از صبح تا غروب روزه ادامه داشت، اما با توجه به نشانه‌های نجومی، زمان آن متغیر بود.
  • اذیت و آزار جانداران، آلودن و خاموش کردن آتش، تخریب گیاهان و آلوده کردن آب، ناپسند محسوب می‌شد.
  • به خدمت گرفتن کنیز و برده ممنوع بود.
  • باور به پاره‌ای اصول نجات‌بخش وجود داشت که عبارت بودند از ایمان به خدا، ایمان به بزرگی او در روشنایی، قدرت، دانش و پاکی، دوستی، راستی، عقل، آشتی، بردباری، مهربانی، خوش اخلاقی، شادی، عفت و پاکدامنی.
  • نیوشایان با این‌که از سخت‌گیری‌های طبقه‌ی گزیدگان دور بودند، اما باید از دروغ، زنا، بخل، بت‌پرستی، سحر و جادو، دزدی و قتل خودداری می‌کردند. آن‌ها اعمالی همچون صدقه، نماز و روزه را نیز به جا می‌آوردند.
  • در مانویت چهار نماز روزانه وجود داشت که دو نماز در روز، در برابر خورشید و دو نماز در شب، در برابر ماه برگزار می‌شد.
  • برای خواندن نماز ابتدا باید مسح می‌کردند.
  • در احکام مانوی دو نوع روزه متداول بود. در یک نوع روزه، دو روز کامل روزه ادامه می‌یافت. در نوع دیگر، از صبح تا غروب روزه ادامه داشت، اما با توجه به نشانه‌های نجومی، زمان آن متغیر بود.

درخور توجه است که پیروان دین مانی دو دسته بودند: گروه برگزیدگان و گروه نیوشان. فرمان‌های مانی نیز برای هر دو گروه متفاوت بود. در بخش‌هایی از این نوشتار به این فرمان‌ها پرداخته‌ایم.

زندگی پس از مرگ

در آئین مانوی، همانند اسلام نظام جزا و پاداش مطرح نیست. پیروان این دین عقیده دارند که اصل نور و تاریکی از یکدیگر جدا هستند و لازمه‌ی رسیدن به نور و سرزمین روشنایی، منزه‌شدن از بدی‌هاست. در این میان، فرشته‌ای که از طرف هرمزدبغ به زمین می‌آید، روح انسان‌های معتقد را از جسم آن‌ها جدا می‌کند و ابتدا به بهشت نو و سپس به منشأ ابدی نور یا جایگاه زروان انتقال می‌دهد. افراد معتقدی که به این مرحله می‌رسند، در رده‌ی دینی برگزیدگان یا بالاتر قرار دارند و سختی‌های زندگی پرهیزکارانه را چشیده‌اند.

تعدادی از پیروان دین مانوی نیز که از گروه نیوشان هستند و هنوز دلبستگی‌هایی به دنیا دارند، بعد از مرگ با یک فرشته و یک دیو روبه‌رو می‌شوند. در این موقع، انسان به فرشته پناه می‌برد و فرشته او را از دست دیوان رهایی می‌بخشد. بااین‌حال، انسان‌های گروه نیوشان شایستگی ورود به بهشت و روشنایی را ندارند. آن‌ها باید در جسمی دیگر حلول پیدا کنند و برای پاک‌شدن، دوباره به دنیا بازگردانده شوند. این پدیده تناسخ نام دارد و مانویان آن را دردناک و رنج‌آور می‌دانند. آن‌ها پدیده‌ی تناسخ را با نام سمسارا می‌شناسند.

باورها، اساطیر و ایزدان مانوی

بر اساس خواست مانی، دین او در هر منطقه که اشاعه می‌یافت، با اساطیر و باورهای آن‌ها آمیخته می‌شد. به این ترتیب، نام ایزدان و اساطیر مانوی در متون فارسی میانه که رنگ و بوی ایرانی دارند، با متون سریانی، متفاوت است.

همچنین، متون رومی و قبطیِ آیین مانوی، تحت تأثیر عقاید مسیحیت نوشته شده‌اند. اسطوره‌ی آفرینش نیز از آیین زرتشت گرفته شده که بر پایه‌ی ثنویت قرار دارد.

در آیین مزبور چندین باور اسطوره‌ای وجود دارند که در ادامه به برخی از آن‌ها اشاره می‌کنیم:

باور به دوران جدایی نور از ظلمت

 نور و ظلمت در آئین مانی
نور و ظلمت در آئین مانی

در آئین مانوی این اعتقاد وجود دارد که در ابتدا جهان دو بخش بود. نور و نیکی در بالا قرار داشت و از سه جهت شمال و غرب و شرق، بی‌انتها بود. تاریکی و شر در پایین قرار داشت و در جنوب و غرب و شرق، بی‌انتها بود.

جهانِ نور و پاکی، جایگاه خدای زروان یا پدر روشنایی محسوب می‌شد. بعدها، در جنگ میان ایزد نور (اهورامزدا) و ایزد ظلمت (اهریمن)، خدای تاریکی پیروز شد و روشنایی را به اسارت خود درآورد. به اعتقاد مانی، تازمانی‌که روح انسان در بند تن است، این اسارت وجود خواهد داشت.

باور به آفرینش اولیه و جنگ میان جهان روشنایی و بدی

در اسطوره‌های آیین مانوی، نور و تاریکی پیش از آفرینش هستی وجود داشته‌اند. به عبارتی، نور و تاریکی ازلی هستند. درحالی‌که نور از جایگاه خود سقوط می‌کند و در بند جسمانی اسیر می‌گردد. «هرمزدبغ» نمادی از روح ازلیِ اسیر و انسانِ در بندِ جهان مادی محسوب می‌شود.

باور به آفرینش دوم و کوشش برای رهایی هرمزدبغ

در اسطوره‌ی آفرینش دوم، با اسارت هرمزدبغ، لازم می‌شود ایزدانی برای رهایی او بیایند. بنابراین، به رهبری «مهرایزد»، دو ایزد راهی سرزمین تاریکی و ظلمت می‌شوند و او را نجات می‌دهند. بااین‌حال ، پاره‌هایی از نورِ «امَهرَسپَندان» یا فرزندان هرمزدبغ، در دیوان تاریکی باقی می‌ماند.

باور به آفرینش سوم و خلقت انسان و رهاشدن پاره‌های نور

همان‌طور که گفتیم، در این اسطوره، دو ایزد مأمور می‌شوند پاره‌های نور را از دست دیوان برهانند. درحالی‌که بخشی از آن پاره‌های نور به زمین می‌ریزد و جهان جسمانی را ایجاد می‌کند. به همین دلیل، جهان مادی علاوه بر جنبه‌ی اهریمنی، از جنبه‌ی نورانی نیز برخوردار است.

باور به اسطوره پایان جهان

بر اساس متون مانوی، اسارت پاره‌های نور همچنان تا پایان جهان ادامه می‌یابد. در پایان، با نبرد خدای نور و خدای تاریکی، پاره‌های نور رها می‌شوند و از طریق ستونی روشن، به بهشتی نو انتقال می‌یابند.

هنر و ادبیات مانوی

پیروان دین مانوی اهل هنر و ادب بودند و در ثبت و نوشتن آثار دینی خود تلاش بسیار می‌کردند. نخستین بار، شخص مانی نوشتن درباره دین مانوی را آغاز کرد و خط مانوی را با اقتباس از الفبای تدمری پدید آورد. سپس، آثار خود را به دو زبان فارسی میانه و سریانی نیز نوشت. بعدها این آثار را شاگردان مانی یا سایر افراد به زبان‌های دیگر به رشته‌ی تحریر درآوردند.

مانویان در موسیقی، نقاشی، خوشنویسی و نگارگری نیز زبردست بودند. درخور توجه است که هنر تذهیب دوره‌ی اسلامی برگرفته از هنر مانویان در نقاشی و نگارگری صفحات کتاب است. گفته می‌شود که مانی پیامبر، اهل صنعت و هنر بوده است و پیروانش به تبعیت از او به هنر روی می‌آوردند. مانویان پرداختن به انواع هنر، مثل موسیقی و نقاشی را عبادت می‌دانستند و تلاششان بر این بوده که نور محبوس در ماده را به این طریق آزاد کنند. در سال‌های بین ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۶ میلادی، ده پرده‌ی ابریشمی و منقوش که جلوه‌هایی از هنر مانوی با ویژگی‌های چینی را به نمایش می‌گذارند، کشف شدند و به موزه‌های ژاپن و آمریکا راه یافتند.

عرفان مانوی و تأثیر آن بر تصوف

دین مانوی بر عرفان و تهذیب نفس استوار است. مانی، پیامبر این دین، به‌دلیل پرورش‌یافتن در میان‌رودان و در بین فرقه‌های آیین‌های مندایی و گنوسی، غسل و پاکی تن را اولین اصل برای انجام عبادت می‌دانست. سپس، این عقیده را کنار گذاشت و چنین بیان کرد که پاکی روان بیشتر از پاکی جسم اهمیت دارد. بر این اساس، از اصطلاح آب زنده استفاده کرد که آبی مینوی و الهی برای پاک‌کردن روح بود. به‌تدریج، مانویان به این عقیده رسیدند که تطهیر فقط از طریق معرفت، پاکدامنی و محبت میسر می‌شود.

زنده‌بودن یکی از نشانه‌های وجود عرفان در دین مانوی بود. به بیانی دیگر، انسان ترکیبی از روح و جسم است و روح زنده‌ی انسان در اسارت جسم قرار دارد. انسان می‌تواند با تقویت نور و بیدار نگه داشتن آن در زمان مرگ، روح پاکیزه‌ی خود را به سرزمین روشنایی ببرد.

طبق عرفان مانوی، دنیا دار مکافات و سرای بدی است. بنابراین، پیروان دین مانوی آرزو دارند زودتر از دنیا رخت ببندند و به سرزمین نور و روشنایی دست یابند. عرفان مانوی بر عرفان اسلامی نیز اثرگذار بوده است. برخی مفاهیم که در ادامه به آن‌ها اشاره می‌کنیم، جزو مهم‌ترین تأثیرهای عرفان مانوی بر عرفان اسلامی هستند. این آداب خاص مانوی‌گری هستند و در دین اسلام جایگاهی ندارند؛ با‌این‌حال، عارفان و صوفیان اسلامی و به‌ویژه عجم‌‌ها آن‌ها را مهم می‌شمردند:

  • گرسنگی‌کشیدن‌های طولانی؛
  • روزه‌ها و نمازهای طولانی؛
  • پرهیز از کار؛
  • ناپسند‌دانستن کار دنیا؛
  • تجرد و دوری از ازدواج.

مانستان چیست؟

مانستان به اقامتگاه پیروان آئین مانی اطلاق می‌شد که دارای پنچ تالار بود. یکی از این تالارها به روزه‌داران و دعای آن‌ها اختصاص داشت.

مراسم عید بِما

مراسم خاصی با عنوان «عید بما» در پایان ماه روزه‌داری، برگزار می‌شد. در این روز، مردم یک جایگاه یا کرسی برای پیشوای خود خالی می‌گذاشتند. آن‌ها درحالی‌که تصویر مانی را در دست داشتند، به گناهان خود، اعتراف می‌کردند.

زنان در این روز، پارچه‌ای سیاه بر سر می‌کشیدند و با مردان دست می‌دادند. در آیین مانی، مشت گره کرده نشانه‌ی اتحاد و بوسیدن یکدیگر به‌معنای همدلی بود.

شیوه تدفین در آیین مانی

شیوه‌ی تدفین مردگان در این آیین با آیین زرتشت بسیار تفاوت داشت. مانویان مردگان را برهنه دفن می‌کردند.

فرمان مانی برای گزیدگان

گزیدگان آئین مانوی باید از فرامین خاصی تبعیت می‌کردند که عبارت بودند از:

  1. راستگویی و پرهیز از دروغ؛
  2. پرهیز از آزار دیگران و قتل انسان‌ها؛
  3. پاک نگاه داشتن دهان و خودداری از خوردن گوشت؛
  4. پایبندی به تزکیه نفس و پاکدامنی؛
  5. در پیش گرفتن فقرِ فرخُنده و بی‌نیازی.

مراتب دینی در آیین مانوی

در مانویت، همه‌ی دیناوران در یک سطح قرار نداشتند. به بیان دیگر، مراتب دینی مختلفی وجود داشت:

  1. آموزگاران یا فرستادگان که «هَموزَگان یا فَریستگان» نامیده می‌شدند، در بالاترین سطح قرار داشتند و اغلب، ۱۲ نفر بودند؛
  2. اُسقفان که «اسپَسَگان یا شَمّاسان» نامیده می‌شدند، در رده‌ی دوم قرار داشتند و تعداد آن‌ها ۷۲ نفر بود.
  3. کشیشان که «مهِستِگان» یا «مان‌سالاران» نامیده می‌شدند، ۳۶۰ نفر بودند و اداره‌ی امور مانستان‌های مانوی را بر عهده داشتند.
  4. گزیدگان یا صدیقان که «ویزیدِگان» نامیده می‌شدند، افراد خاصی بودند که نقش ترویج آئین مانوی را بر عهده داشتند.
  5. نیوشائیان یا شنوندگان که «نَغوشاگان» نامیده می‌شدند، کسانی بودند که به آموزه‌ها گوش می‌دادند. به نظر می‌رسد که نام عرفانی «سَماع» از همین ریشه است.

البته، در میان مراتب اول تا چهارم و حتی در میان شنوندگان، گروه‌های دیگری وجود داشتند که عبارت بودند از:

  • «خروش‌خوانان» یا «یزدامَذان» به‌معنای واعظان؛
  • دبیران یا کاتبان؛
  • نگارگران یا «نبیگان‌گران» به‌معنای تذهیب‌کاران؛
  • «مَهر سرایان»، شاعران و سرایندگان سرودهای آیینی؛
  • «آفرین‌سُرا» به‌معنای رهبر گروه هم‌نوازان یا هم‌سُرایان؛
  • « گِواهان» یا «گَواگان» به‌معنای شاهدان؛
  • شنوندگان کامل یا «نغوشاگان» برگزیده.

در آیین مانی، آزمونی وجود داشت که فرد باید با خواهش‌های نفسانی مبارزه می‌کرد. در صورت موفقیت در این آزمون، از گزیدگان محسوب می‌شد. در غیر این صورت، در رتبه‌ی شنوندگان قرار می‌گرفت. این آزمون ابتلاهایی مانند تحمل گرسنگی و روزه‌های طولانی‌مدت، دوری از هر شغل و حرفه‌ای به‌منظور کسب درآمد، پایبندی به تجرد و دوری از امور دنیوی و… را در بر می‌گرفت.

شیوه گسترش آیین مانوی

مانویت از فرقه‌ها‌ی عرفانی گنوستیک به شمار می‌آید که به آیین‌های رازوَرزانه، سیر عرفانی و فروتنی متمایل است. آئین مانی به سرعت با فرهنگ بومی مناطق مختلف عجین می‌شد.

این ویژگیِ رسوخ در بنیان فرهنگی و اساطیر بومی سرزمین‌های مختلف، موجب شد آئین مانوی بیش از پیش، گسترش یابد.

مانی درباره‌ی آیین خود چنین می‌گوید:

«دینی که من گزیدم، از دیگر دین پیشینیان به ده چیز برتر و بهتر باشد… دین پیشینیان به یک شهر و یک زبان بود، پس دین من چنان است که به هر شهر و همه زبان‌ها پیدا خواهد بود و به کشورهای دور آموخته خواهد شد.»

آیین مزبور، تا اواخر سده‌ی سوم میلادی در ایران گسترش یافت و پس از آن، با شتاب بیشتری در سرزمین‌های مجاور نیز فراگیر شد.

پیروان مانی برای توسعه‌ی این آیین، روش خاصی داشتند. آن‌ها پس از نفوذ در هر اقلیم جغرافیایی، با حفظ ویژگی‌های ایزدان و اهریمنان آئین مانوی، آن‌ها را با نام اساطیر آن مناطق، در هم می‌آمیختند. به این دلیل، پیروان جدید آئین مانوی با دین جدید احساس قرابت می‌کردند. به‌علاوه، اسطوره‌های این آیین، برگرفته از اساطیر ایزدان ایرانی، هندی، بابلی، مسیحیِ گنوسی و زبان‌های سامی بودند. بنابراین، به آسانی در میان بودائیان، مسیحیان و زرتشتیان راه می‌یافت.

آئین مانوی در اویغورستان

این آیین به مدت هشتاد سال، در دولت اویغورستانِ چین، به‌عنوان دین رسمی شناخته می‌شد.

مانی پیامبری در چین یا بودای نور
مانی پیامبری در چین یا بودای نور

آئین مانوی در مصر

مرکز اصلی پیروان این آیین در خوزستان و بابِل بود. بااین‌حال، به‌تدریج این آیین در شرق و غرب ایران گسترش یافت تا آنجاکه به کشور مصر نیز رسید. گفتنی است که در سرزمین‌های گوناگون، بسترهای مذهبی و فرهنگی متفاوتی برای پذیرش و توسعه این آیین وجود داشتند؛ بدین ترتیب، آیین مانی که برآمده از ترکیب ادیان و فرقه‌های مختلف بود، به سرعت گسترش یافت.

مانویت و مسیحیت

کتاب انجیل
کتاب انجیل

در غرب نیز این آیین با مسیحیت درآمیخت و نام عیسی به‌عنوان یکی از ایزدان مانوی، وارد این آیین شد. به همین سبب، تا مدت‌ها غربیان پیروان مانی را از فرقه‌های منشعب از دین مسیحیت به شمار می‌آوردند.

در واقع، به‌دلیل درآمیختن این آیین کهن ایرانی با آیین‌های مطرح دیگر، همچون مسیحیت، رساله‌هایی همچون «اعمال توماس» محفوظ ماندند. مانی تمایل داشت خود را یکی از حواریون مسیح بنامد، اما کلیسای ارتدکس مانع این کار شد و او را مرتد اعلام کرد.

به اذعان برخی پژوهشگران، اندیشه‌های مانی‌گرایانه به‌‌شکل مرموزی بر باورهای مسیحیت تأثیرگذار بوده است. همان‌طور که پیش‌تر اشاره شد، مانی خود را فارقلیط می‌نامید؛ عنوانی که در انجیل به‌معنای تسلادهنده و فردی میانجی است که یکی از القاب «روح‌القدس» نیز محسوب می‌شود. در دیدگاه دیگری، فارقلیط فردی است که پس از عیسی مسیح می‌آید و به تصدیق او می‌پردازد.

تفاوت آیین مانوی با مسیحیت

تفاوت‌های چشم‌گیری میان اندیشه‌های مانی و مسیحیت وجود دارد که به نمونه‌هایی از آن می‌پردازیم:

  • عیسی مسیح خود را از ادامه‌دهندگان راه «موسی نبی» محسوب می‌نمود، درحالی‌که مانی به نبوت موسی باور نداشت.
  • عیسی مسیح به وحدانیت خداوند (یکتاپرستی) اعتقاد داشت؛ اما مانی با وجود پذیرش نبوت عیسی، از معتقدان به ثنویت بود. ثنویت یا دوخدایی، به این باور اطلاق می‌شود که اساس هستی بر وجود دو خدای شکل گرفته است: خدای خیر و نیکی و خدای شر و بدی. مانند آنچه که در آیین زروانی و آیین زرتشت وجود داشت.
  • عیسی مسیح به «روز رستاخیز» یا «معاد» باور داشت؛ درحالی‌که مانی به «تناسخ» اعتقاد داشت. تناسخ به‌معنای تجدید حیات، نوعی اعتقاد مذهبی‌فلسفی است که بر اساس آن، روح موجود زنده پس از مرگ، زندگی خود را در جسمی متفاوت ادامه می‌دهد.

آیین مانی در شرق

در برخی نوشته‌های پیروان مانی آمده است که در سال ۸۰۳ پس از میلاد مسیح، حاکم اویغور، به تورفان (شرق سین‌کیانگ در چین) می‌رود. او سه دادرسِ مانی‌گرا را به‌نشانه‌ی احترام، نزد یک روحانی ارشد مانوی در بمبئی می‌فرستد. متون اشعاری در تورفان به زبان پارسی میانه پیدا شده‌اند که نشان از اقبال این مردم به آئین مانوی دارند.

همچنین، نوشته‌هایی نیز به زبان‌های پارتی، پارسی میانه و سغدی (شمال غرب ایران) وجود دارند که از فراگیربودن آیین مزبور در آن دوران نشان دارد. سرانجام، پس از گسترش آیین بودا در اویغور، تعدادی از پرستشگاه‌های آئین مانوی به صومعه‌ تبدیل شدند.

آیین مانوی پس از حمله اعراب

مانویان پس از حمله‌ی‌ اعراب، «زندیق» نامیده می‌شدند. این نام، بعدها به «مُلحدان»، «منطقیان»، «فیلسوفان» و «دهریان» نیز اطلاق شد. شایان ذکر است که در ابتدا، با فروپاشی سلسله‌ی ساسانی آسایش و آرامش بیشتری در میان مانویان به وجود آمد. تعداد زیادی از پیروان مانی به بابِل بازگشتند و این شهر به مرکز پرستش این آیین تبدیل شد. اما بعدها مانویان در ایران نیز امنیت نداشتند و دربار عباسی به مقابله با آنان پرداخت.

آیین مانوی در ایتالیا و اسپانیا

آیین مزبور به‌وسیله‌ی مهاجران شمال آفریقا به ایتالیا رسید و در شهرهای جنوا، ناپل و رم طرفداران بسیاری یافت. گزارش‌هایی از سال‌های ۳۷۲ تا ۵۲۴ میلادی در رم نشان می‌دهند که این آیین در آنجا وجود داشته و سپس به اسپانیا نیز رسیده است.

فرقه‌های مانوی

به باور برخی از مورخان، فرقه‌های متعددی از مانویت منشعب نشده‌اند؛ اما افکار مانی بر فرقه‌های متعددی اثرگذار بوده است. در ادامه به برخی از آن‌ها اشاره می‌کنیم:

  • از آئین مانوی دو فرقه‌ی «دین‌آور» (به‌آفرید) و «مهریه» منشعب شدند. حاکمان وقت، در جنوب ایران اوضاع مساعدی را برای انجام فرایض دینی مانویان ایجاد کرده بودند. بااین‌حال، در زمان عباسیان، بسیاری از پیروان این آیین قلع و قمع شدند.
  • همچنین، تأثیر تفکرات مانی بر فرقه‌ی «خرمدینان» کاملاً مشهود است. جنبش خرمدینان که جنبشی اجتماعی‌مذهبی بود، توسط «جاویدان پور شهرک» ملقب به «بابک پور مرداس» یا «بابک خرمدین» آغاز شد. به اعتقاد برخی، خرمدینان فرقه‌ای از آیین مزدک محسوب می‌شوند، اما برخی دیگر آن‌ها را فرقه‌ای منشعب از آئین مانوی می‌دانند.
  • گروهی دیگر که «زِندیک» یا «زِندیق» نامیده می‌شدند، تا مدت‌ها در ایران سکونت داشتند.
  • دسته‌ای دیگر با عنوان «دیناوری‌ها» پیش از «دیناوران به‌آفریدی»، ساکن ایران بودند. این فرقه از پیروان مانی در شرق ایران محسوب می‌شوند. آن‌ها خود را تحت رهبری فردی به نام «شاد اوهرمزدم» از پیروان مانی در بابِل، جدا کردند.
  • در اروپا نیز پیروان این آیین با نام‌های دیگری تا مدت‌ها باقی ماندند. از این جماعت مانوی، فرقه‌ی «بوگومیل‌ها» که دوستداران خدا نامیده می‌شوند، در سده‌ی ۱۲ میلادی در بلغارستان سکونت داشتند.
  • «کاتارها» به‌معنی پاکان و «آلبیروژها»، دو فرقه‌ی مانوی بودند که تا سده‌ی ۱۲ میلادی، پیروان بسیاری در جنوب فرانسه داشتند.
  • فرقه‌ی دیگر مشعب از آئین مانوی، «پاتارین‌ها» بودند که در منطقه‌ی بالکان و کشور بوسنی حضور داشتند.
  • فرقه‌ی «پوبلیکانی‌ها» در کشور ایتالیا زندگی می‌کردند.
  • فرقه‌ی «پولیسیان‌ها» یک جنبش دهقانی بر ضد اوضاع نابرابر اجتماعی در ارمنستان بود. اگرچه این جنبش ظاهری مسیحی داشت، گرایشات مانوی در آن مشهود است. این فرقه در سده‌ی ۷ میلادی در کشور ارمنستان ایجاد شد و تا اویل سده‌ی ۱۸ و مقارن با زمان حکومت عثمانی، متداول بود. با متواری‌شدن پولیسان‌ها به اتریش، این فرقه و نام و نشان آن از بین رفت.
  • مسیحیانِ «نسطوری» در چین و ترکستان نیز زمانی تحت‌تأثیر عقاید رهبران مانوی بودند.

آثار مانی

مهم‌ترین کتاب‌های مانی که خود آن‌ها را به نگارش درآورده، عبارت‌اند از:

  • انجیل زنده یا انجیل بزرگ
  • اسرار؛
  • غولان؛
  • رساله‌ها و نامه‌ها؛
  • فراقماطیا؛
  • اوراد و مزامیر؛
  • گنج زندگان.

مانی این کتاب‌ها را به زبان مادری‌اش یعنی زبان «آرامی شرقی» نوشت. گفته می‌شود این کتاب‌ها الهام‌گرفته از فرشته‌ی وحی بوده که مانی او را «توم» یا همزاد می‌نامید. اگرچه از این منابع به زبان آرامی چیزی در دست نیست، ترجمه‌ی آن‌ها به‌صورت پراکنده در متون ایرانی موجودند.

در ادامه، به شرح مختصری درباره‌ی برخی از کتاب‌های مانی می‌پردازیم:

انجیل مانی

کتاب انجیل مانی که در ایران به نام «اِوینگلیون بزرگ» یا «اوینگلیون زنده» شهرت دارد، بر اساس الفبای سریانی، دارای ۲۲ بخش است. به‌گفته‌ی ابوریحان بیرونی، هر یک از فصل‌های این کتاب با یکی از حروف ابجد آغاز می‌شود.

مقدمه‌ی اوینگلیون و بخش کوتاهی از آن، به زبان فارسی میانه انتشار یافته است. این بخش کوتاه از فصل اول انجیلِ مانی، اوینگلیون زنده، چشم و گوش نام دارد. در این بخش، اندرزهایی برای مراقبت از حواس در برابر ناپاکی‌ها آمده است.

اسرار

نام این کتاب در متون فارسی دیده نشده، اما به استناد منابع چینی، در فارسی میانه غربی، «رازان» نامیده می‌شده است. ابن ندیم نیز آن را «سِفر الاسرار» می‌نامد.

غولان

ابن ندیم نام این کتاب را «سِفرالجَبابِره» عنوان کرده است. این کتاب در زبان پهلوی به نام «کَوان» (kawan) یا «غولان» شهرت دارد.

نامه‌ها و رساله‌ها

شامل نامه‌هایی بوده که مانی به رهبران جوامع مختلف نوشته است.

فراقماطیا

این کلمه به‌معنای کار و پیشه بوده است. در این کتاب دستورات دینی مانی بیان شده‌اند.

اوراد و مزامیر

این کتاب حاوی دعاهای مانی است.

ارژنگ

مجموعه‌ای از نقاشی‌های مربوط به آفرینش جهان و انسان است.

گنج زندگان

نام این کتاب در یک متن سغدی «سمیتی‌ها» عنوان شده است. مانی در این کتاب به توصیف تاریکیِ روح و فساد آن می‌پردازد.

آثار بر جا مانده از مانویان

کتاب شاپورگان نوشته مانی
کتاب شاپورگان نوشته مانی

همان‌طور که پیش‌تر گفته شد، پیروان مانی در نگارش و ثبت آثار خود بسیار فعال بودند. آن‌ها به انواع زبان‌های باستانی زمان خود، مطالبی را به رشته‌ی تحریر درآوردند؛ به‌طوری‌که امروزه ۷هزار نوشته از مانویان در سراسر جهان شناسایی شده‌اند که مهم‌ترین آن‌ها عبارت‌اند از:

  • کتاب «شاپورگان» در تورفان یا مصر کنونی که مانی آن را نوشته و به شاهنشاه ساسانی تقدیم کرده است؛
  • «زبورِ مانی» که به زبان قبطی و شامل ادعیه است؛
  • «دَه ابریشم‌ نِگاره» متأثر از هنر مانوی که در موزه‌های آمریکا و ژاپن نگهداری می‌شوند.

زوال کیش مانوی و سرانجام مانی و مانویت

مرگ مانی و سرانجام مانویت
مرگ مانی و سرانجام مانویت

آئین مانوی در زمان ساسانیان تا دوره‌ی پادشاهی هرمزِ یکم نیز از جایگاه خوبی برخوردار بود و پیروان بسیاری داشت؛ اما اوضاع به این منوال ادامه نیافت. در زمان حکومت بهرام یکم، با تحریکات «کرتیر یا کردیر»، موبد بلندپایه‌ی زرتشتی، فرمان به دار آویختن مانی در سال ۲۷۴ میلادی صادر شد.

پس از این واقعه، پیروان مانی امنیت نداشتند و بسیاری از آن‌ها به سایر ممالک حکومت ساسانی در چین و روم مهاجرت کردند.

آرامگاه مانی پیامبر

بیشترین احتمال برای محل آرامگاه مانی پیامبر یا مقبره‌ی او، شهر تیسفون است که در عراق امروزی ویرانه‌های آن مشاهده می‌شود. در واقع، از محل دفن مانی نشان دقیقی در دست نیست. در منابع مختلف، شهر تیسفون، جندی‌شاپور، شوش، آرامگاه دانیال نبی و حتی چین را محل دفن مانی دانسته‌اند؛ اما آنچه مشخص است او را درباریان ساسانی به زندان انداخته‌اند و مرگ او همان‌جا رقم خورده است، چه اعدام شده باشد، چه به مرگ طبیعی جان باخته باشد.

اهمیت آشنایی با فرهنگ و ادیان باستانی

آشنایی با ادیان باستانی سبب می‌شود به بینش روشن‌تری درباره‌ی چگونگی تکامل فکری بشر و همچنین روند فراگیری باورهای مذهبی در جوامع کهن دست یابیم. بینشی که به درک بهتر باورهای کنونی مردمان می‌انجامد. «دستی بر ایران» می‌کوشد افزون بر توجه به گردشگری میراث فرهنگی، به معرفی میراث فرهنگی ناملموس ایران، نظیر ادیان ایرانی نیز بپردازد.

پرسش‌های متداول درباره آیین مانوی

در اینجا به پرسش‌هایی درباره موضوع متن حاضر پاسخ داده‌ایم. در بخش دیدگاه‌های همین پست نیز دیگر سؤال‌های شما را بررسی می‌کنیم و در زمانی کوتاه، پاسخ می‌دهیم.

آیین مانوی در زمان کدام پادشاه در ایران آغاز شد؟

مانی در زمان حکومت شاپور اول ساسانی با دعوی پیامبری، آیین مانوی را معرفی کرد.

کتاب دینی مانی چه نام داشت؟

مانی کتاب‌های مختلفی نوشته است؛ ازجمله: انجیل زنده یا انجیل بزرگ، اسرار، غولان، رساله‌ها و نامه‌ها، فراقماطیا، اوراد و مزامیر، گنج زندگان و شاپورگان.

درباره مرگ مانی چه می‌دانید؟

این پیامبر مانویان در زمان حکومت بهرام یکم ساسانی، در اثر تحریکات «کرتیر یا کردیر»، موبد بلندپایه‌ی زرتشتی، به زندان افتاد و دستور به دار آویختش صادر شد.

مانویان در ایران چه کسانی بودند؟

پیروان مانی در ایران در عهد ساسانی فزونی یافتند. پس از ساسانیان نیز مانویان در ایران مدتی آزادانه به زندگی و حیات مذهبی خویش را ادامه دادند تا زمان حکومت عباسیان که با ممانعت روبه‌رو شدند.

مانویان امروز در کجا ساکن‌اند؟

اکنون که در سال ۱۴۰۳ خورشیدی به سر می‌بریم، هنوز هم تعدادی از پیروان دین مانوی در قسمت‌هایی از استان‌های جنوبی چین ساکن هستند.

درباره نماز مانوی چه می‌دانید؟

پیروان دین مانی چهار نماز برپا می‌داشتند: دو نماز در روز و در مقابل خورشید؛ دو نماز در شب و در مقابل ماه.

اشتراک گذاری

اشتراک‌ها:
دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *