– اخبار اقتصادی –

به گزارشخبرگزاری تسنیم؛ در تاریخ 25 اسفند 1398، سردار جهادگر، مهندس حسینعلی عظیمی، از پیشکسوتان برجسته فرماندهی پشتیبانی و مهندسی جنگ جهادسازندگی، رخ در نقاب خاک کشید. امسال در پنجمین سالگرد او، خبرگزاری تسنیم، با همکاری کانون سنگرسازان بی‌سنگر (ایثارگران پشتیبانی و مهندسی جنگ جهاد)، یادنامه‌ای در گرامی‌داشت این چهره نامدار دفاع مقدس منتشر می‌کند. در این مجموعه، با بهره‌گیری از یادداشت‌ها و سخنرانی‌های ایشان و همچنین گفت‌وگوهایی با صاحب‌نظران و همرزمان آن مرحوم، زوایایی از زندگی پرفرازونشیب او به تصویر کشیده خواهد شد. در شماره گذشته بصورت خلاصه بر رزومه و سوابق مهندس عظیمی مروری داشتیم.

بیشتر بخوانید

+ یادنامه – 1 | معرفی اجمالی سردار جهادگر

پرفسور محسن خلیجی اسکویی، استاد و عضو هیئت علمی بازنشسته دانشگاه تهران که سابقه 10 سال ریاست بر دانشگاه علامه طباطبایی را نیز در کارنامه خود دارد، مهمان ما بوده است. وی صاحبنظر حوزه جامعه‌شناسی است که مقاطع کارشناسی تا دکترای خود را در دو حوزه جامعه‌شناسی سیاسی و تاریخ در دانشگاه سوربن فرانسه گذرانده است. ایشان در این گفت‌وگوی خواندنی، به سؤالات ما درباره نحوه آشنایی، و همچنین خاطرات سردار مهندس عظیمی طی بیش از 30 سال سابقه دوستی با وی پاسخ داد. بخش اول این گفت‌وگو به قرار زیر است:

تسنیم: سلام عرض می‌کنم خیلی متشکرم که وقتتان را در اختیار ما قرار دادید. موضوع صحبت ما جناب مرحوم آقای مهندس عظیمی است که خب شما از دوستان تقریباً صمیمی ایشان محسوب می‌شوید. خواهشم این است که قدری خودتان را برای خوانندگان نشریه معرفی فرمایید.

بنده هم سلام عرض می‌کنم من محسن خلیجی هستم عضو هیئت علمی بازنشسته دانشگاه تهران. بعد رئیس دانشنامه دانش‌گستر. در خدمتتان هستم.

تسنیم: آقای دکتر از آشنایی‌تان با آقای مهندس عظیمی می‌فرمایید کجا و به چه شکلی بود؟

من با آقای مهندس عظیمی آشنایی‌ام به سال 1366 بر می‌گردد که من در غرب آفریقا یک همایش حج برگزار کردم آنجا با یکی از دوستان آقای عظیمی آشنا شدم که به من کمک کرد در این همایش حج که تمام دانشمندان غرب آفریقا در آنجا جمع شده بودند و آن دوست آقای عظیمی من را به ایشان معرفی کرد. سال 65 – 66 بود. دیگر از آن به بعد با آقای مهندس عظیمی آشنا شدیم و از 66 به این طرف تقریباً می‌توانم بگویم که یک آشنایی خیلی صمیمی و خیلی دوستانه و علمی با یکدیگر داشتیم. خیلی از این اسناد مربوط به جهاد سازندگی با سران و فرماندهان جهاد و بخش تقریباً خیلی از پروژه هایی که مربوط به بعد از آن مربوط به جهاد سازندگی بود من در آنها تقریباً به عنوان مشاور همیشه حضور داشتم و با آقای مهندس مستقیم یا غیرمستقیم همکاری داشتم.

تسنیم: سابقه پشتیبانی و مهندسی جنگ را هم دارید؟

نه من نداشتم.

تسنیم: آقای عظیمی چطور دوستی بود؟

شما با آقای عظیمی از هر دری وارد می‌شدی به خدا ختم می شدی در مسائل خانوادگی، در مسائل دوستی، در مسائل جنگ، در مسائل سیاسی، در مسائل اجتماعی، در طرح‌های جهاد سازندگی در سفر و… از هر کجا شما وارد می‌شدی با مهندس عظیمی، این ورود شما حالا از هر دری بود از هر پنجره‌ای بود ختمش به خدا، خداشناسی و توحید بود. این ویژگی مهم مهندس عظیمی بود و این را از همان روزهای اولی که من ایشان را شناختم داشت تا آخرین روزها، آخرین لحظات، در واقع زندگی‌اش این را همیشه داشت. اصلاً جز خدا و مردم مهندس عظیمی هیچ چیز را نمی‌دید. همه چیز در خدا و وسیله رسیدن به خدا، خدمت به مردم، راحتی مردم، معاش مردم، رفاه مردم، سربلندی و افتخار مردم و کشور بود. مهندس عظیمی اول خداپرست بود و خداپرستی را در خدمت به مردم، رفاه مردم، معیشت مردم، راحتی مردم، افتخار مردم، سربلندی مردم و در نتیجه سربلندی کشور جست‌وجو می‌کرد.

جهاد سازندگی ,

مهندس حسینعلی عظیمی (ایستاده وسط) در دوران دفاع مقدس

تسنیم: شما نکته خوبی را اشاره کردید یکی از نکاتِ مهندس عظیمی که به نظر من یک مقداری هم مغفول مانده بحث میهن‌پرستی‌اش است. واقعاً انسان میهن‌پرستی بود. شما از این مصادیق چیزی خاطرتان هست؟

بله، مهندس عظیمی از نظر مطالعات جغرافیایی آدم مطلعی بود. در واقع نکات مختلف جغرافیای ایران را خوب می شناخت و پستی بلندی‌های کشور، مثلاً کدام قسمت ایران چقدر از دریا بالاست، چقدر از دریا پایین است، آب و هوایش چطوری است، مثلاً آب و هوای اینجا در دنیا با کجا قابل مقایسه هست؛. ملاحظه می‌کنید؟ از نظر کشاورزی، خاک و آب چطوری است، فوق‌العاده به اینها تسلط داشت و برخلاف آن چیزی که دیگران فکر می‌کنند خوب اینها را مسلط بود، خوب مطالعه کرده بود، و مقایسه می‌کرد با جاهای دیگر دنیا می‌گفت که مثلاً اینجا با فلان عرض جغرافیایی فلان‌جا قابل مقایسه است. اینجا با فلان کشور یا در آمریکا یا در اروپا یا در آفریقا قابل مقایسه است. مهندس عظیمی آخرین کاری که به دست گرفته بود طرح سیمرغ بود که یک طرح پیچیده است. خیلی‌ها نمی‌فهمند؛ خیلی تخصصی است. یعنی از آن طرحهای فوق‌العاده تخصصی است که برای فهمش یک تخصص تکنولوژیکی در سطح بالا لازم است. اعتقاد داشت که نجات کشور و در واقع تفوّق جمهوری اسلامی در آینده و ایدئولوژی این نظام در تفوّق تکنولوژیکی‌اش هست. این را مدنظر داشت که چه کار بکند و از کجا شروع بکند کدام تکنولوژی را به دست بگیرد از کجا حرکت بدهد که این تفوق تکنولوژیکی در دنیا برای ایران بدست بیاید. این در نتیجه نوشته‌هایی که اخیراً یعنی در آخر عمرش من از ایشان خواندم دیده می‌شد، چون چیزهایی را که می‌نوشت برای من ارسال می‌کرد.

به اصول و مبانی کشور و نظام پایبند بود و همیشه فکر می‌کرد که ما چه کار کنیم که نظام و کشور ایران در واقع توفق و برتری را از نظر تکنولوژیکی داشته باشد و آن تفوق و برتری اقتصادی، بازرگانی تجارت و در نتیجه معاش مردم را در تفوق تکنولوژیکی جست‌وجو می‌کرد. از نظر فکر توسعه آدم فوق‌العاده پیشرفته‌ای بود. من بالاخره خودم استاد توسعه هستم و شهادت می‌دهم از نظر فکر توسعه ایشان بسیار پیشرفته بود.

تسنیم: تخصص شما چیست؟

یکی از تخصص‌هایم توسعه هست. در نتیجه افراد را می‌شناسم وقتی صحبت می‌کنند می‌فهمم، تئوری‌هایشان را می‌شناسم، شیوه‌هایشان را آشنایی دارم. ایشان یکی از نادر افرادی بود که در توسعه کشور خیلی درست فکر می‌کرد و به تکنولوژی متکی می‌شد و هرگز به مسائل سنتی از بابت توسعه اعتقادی نداشت و می‌گفت اینها زمانش گذشته است. ممکن است اینها برای یک مدتی مفید واقع بشود اما اگر جمهوری اسلامی بخواهد تفوق و برتری در دنیا داشته باشد و بتواند در محافل بین‌المللی حرف خودش را به کرسی بنشاند و جوان‌های خودش را حفظ کند و اینها را در دنیا به اثبات و تثبیت برساند راهی جز تفوق و برتری و توسعه و پیشرفت تکنولوژیکی نیست.

تسنیم: یک بحثی که بعضاً در مورد برخی از طرح‌ها مطرح می‌شود اینکه نظرات بعضاً از نظر تئوری ممکن است درست باشد ولی امکان عملی شدن نداشته باشند. شما به عنوان یک متخصص در امر توسعه چقدر اینها را عملی می دیدید؟

آقای مهندس عظیمی یک مهندس بود. فوق لیسانس مهندسی راه و ساختمان و عمران بود و چیزی که من از ایشان در این سالها دیدم فوق‌العاده آدم سازمان‌ده‌ای بود؛ فوق‌العاده سازماندهی را بلد بود؛ یعنی با هیچی یک سازمان خیلی منسجم درست می‌کرد، و آدم‌ها را خوب می‌شناخت که چه استفاده‌ای از اینها می‌شود کرد. خیلی دقیق بود. در رشته خودش با سواد بود. فوق‌العاده باهوش بود. از آی‌کیو بسیار بالایی برخوردار بود. مهندس عظیمی به‌تجربه دریافته بود که برای انجام کارها، تنها مهندسی کفایت نمی‌کند. به مسائل انسانی توجه داشت. مسائل انسانی را از کجا ایشان شروع کرده بود؟ یک طلبه جوانی بوده من آن طلبه جوان را خودم ندیدم، به نام آقای شرعی.

تسنیم: حجت‌الاسلام محمدتقی شرعی که شهید هم شده‌اند.

که بعد بین ما دو تا معروف شده بود به شهید شرعی. از شهید شرعی یک نواری مانده بود، از این نوار کاست‌ها! مهندس عظیمی فکر می‌کنم آن را بیش از 20 بار گوش کرده بود. این سخنرانی همان سخنرانی آخر قبل از شهادتش بوده است. من هم به تبع مهندس عظیمی آن را شش هفت بار گوش کردم. بعد متنش را هم خواندم. متنش هم منتشر شد. شهید شرعی در این نوار یک سری نکاتی اضافه می‌کنند که مافوق مسائل مهندسی است. می‌گوید ما باید در پیشرفت کشور و پیروزی در جنگ به روابط انسانی توجه کنیم. سه چهار نکته کلیدی شهید شرعی در آن سخنرانی دارد. فکر می‌کنم که به قول معروف خدا آن مطالب را در آن لحظات در آخرین سخنرانی شهید شرعی به زبان او جاری کرده بود.

تسنیم: بله این سخنرانی شامل مباحث انسانی، هنر و… است.

بله! مباحث هنر و مسائل انسانی دیگر. ببینید مهندس عظیمی از آنجا اندیشه علوم انسانی‌اش کلید خورده بود و بعد از آن قضیه شاید مثلاً ده پانزده سال بعد من به عنوان استاد علوم سیاسی، استاد جامعه‌شناسی توسعه و تاریخ اسلامی، مهندسی عظیمی را یک متخصص علوم انسانی می‌دیدم. چون آدم باهوشی بود، می‌خواند، می‌شنید، کتاب می‌خواند، تاریخ می‌خواند. آن روزهای اول نه، ولی بعد از ده دوازده سال مهندس عظیمی را یک متخصص علوم انسانی می‌دانستم. روابط انسانی را خوب می‌شناخت. روابط اجتماعی را خوب می‌شناخت. روابط سیاسی را خوب می‌شناخت. مردم‌شناسی را خوب بلد بود. ملاحظه می‌کنید؟ در نتیجه مهندس عظیمی چیزی را که مهندسین ما در کشور فراموش کردند و در نتیجه خیلی از سرمایه‌گذاری‌ها تلف شده و به نتیجه نرسیده را کشف کرده بود. مهندس عظیمی جزء آنهایی بود که دو تا بال پیشرفت را، تکنیک را، مکانیک را، با نرم‌افزار انسانی خوب می‌شناخت؛ و آنهایی که در کشور کار می‌کنند برای توسعه ما معمولاً مهندسین هستند و به همین علت ما مشکل داریم در توسعه؛ هیچ موقع موفق نمی‌شویم.

تسنیم: چرا؟

برای اینکه مکانیکی می‌بینند. جامعه تنها مکانیک نیست. جامعه روابط انسانی، روابط متقابل انسانی هم هست؛ که این روابط ممکن است بار سیاسی داشته باشد، بار اقتصادی داشته باشد، بار دینی، حتی بار ایدئولوژیک داشته باشد.

ادامه دارد…

انتهای پیام/

اشتراک‌ها:
دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *